زهرای ما

روزهای زیبای من و بابایی و زهرا

زهرای ما

روزهای زیبای من و بابایی و زهرا

به نام او

سلام دختر با دندون مامان!

دیروز 12 امین مروارید سفید دهان شما زد بیرون و دلیلی شد برای نوشتن تاریخ نگاری دوم برای 6 دندان بعدی شما.

این هم از این تاریخ های مهم زندگی زهرا :

دندان هفتم : 25 آبان

دندان هشتم : 22 آذر

دندان نهم : 2 دی

دندان دهم : 10 دی

دندان یازدهم : 22 دی

و بالاخره دندان دوزادهم که دیروز یعنی 24 بهمن زد بیرون!

و ما ادراک ما دندان دوازدهم!

دقیقا یک هفته شب نذاشتی مامان یک ساعت خواب درست پشت سر هم بکنه! تا میخوابوندمت و میذاشتمت زمین با جیغ و گریه بیدار می شدی. اگر هم موفق می شدن بذارمت زمین و بیدار نشی، یک ساعت بیشتر نمیخوابیدی و دوباره بیدار میشدی.

کلا من بین اتاق شما و اتاق خودمون از شب تا صبح در رفت و آمد بودم! گاهی هم روی زمین کنار شما خوابم می برد و صبح از استخون درد کمرم راست نمیشد!

پریشب که شما از 12 شب خوابیدی و 7 صبح بیدار شدی من فهمیدم که این دندونه حتما در اومده که گذاشته دختر ما یه شب تا صبح بخوابه و مامانش هم یه استراحت مبسوطی بکنه!

و خدا رو شکر با در اومدن این دندون دوباره اشتهای شما برگشت و بعد از 10 روز غذا نخوردن ، دو روزه داری غذا میخوری. مثلا امروز ظهر که من کباب دیگی درست کرده بودم و به علت آویزون بودن شما به خودم موفق شده بودم یه مقدار خوبیشو بسوزونم و فقط یه ذره کباب قابل خوردن برامون مونده بود، شما کاملا با اشتها شروع به غذا خوردن کردی و فقط هم میگفتی "گوش حالی" (گوشت خالی) . خلاصه همه کباب ها رو خالی خالی خوردی و مامان هم کته خالی خورد!

  • مادر زهرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی