زهرای ما

روزهای زیبای من و بابایی و زهرا

زهرای ما

روزهای زیبای من و بابایی و زهرا

فعالیت اول : بعد از اون فعالیت بینهایت مفید قوطی سرلاک و نی، خود شخص بنده فعالیت جدیدی ابداع کردم به اسم قوطی سرلاک و دکمه. قضیه این دکمه ها یک پیشینه تاریخی بلند و بالا داره.
اینطوری بوده که وقتی این مادر جوان خودش کوچولو بوده، یک اصطلاحی بین مامانش و خاله هاش رایج بوده به اسم قوطی بگیر و بشون. که وقتی من آویزون کسی می شدم و نمیذاشتم به کارش برسه، شخص مورد نظر یکی رو صدا می کرده و میگفته یک دقیقه اون قوطی بگیر و بشون رو بده دست بچه! البته من اون موقع ها فکر می کردم این قوطی بگیر و بشون یک قوطی خیلی هیجان انگیزه که هیج وقت هم هیچ کس بهم نمیده! چون هر دفعه یه چیزی به من داده میشد تا سرم گرم بشه که با دفعات قبلی فرق داشت. ولی یکی از متداول ترین چیزهایی که به من داده میشد یه قوطی پر دکمه بود و منم ساعت ها باهاش سرگرم میشدم. این قوطی دکمه ها خونه مادربزرگ مرحومم بود. وقتی مادربزرگم فوت کرد، یکی از چیزایی که من از خونشون برای یادگاری آوردم اون قوطی دکمه ها بود. که الان تبدیل شده به اسباب بازی زهرا و میدونم روح مادربزرگم خیلی خیلی از این قضیه شاده. 
خلاصه کلام من یک قوطی سرلاک خالی رو برداشتم و درشو با میخ داغ به صورت شیار شیار در اوردم. دکمه ها رو ریختم جلوی زهرا تا از توی شیار ها بندازه توش و زهرا هم بینهایت با این دکمه ها سرش گرم میشه:

فعالیت دوم : مهر سیب زمینی
اول از همه بگم که کلا رنگ انگشتی چیز خیلی خوبیه و غیر از استفاده ای که اینجا و فعالیت بعدی میخوام بگم، کلا هزار تا کار بی ضرر دیگه هم میشه باهاش کرد که بینهایت هم به خلاقیت بچه کمک می کنه. ساده ترین کاری که میشه باهاش کرد نقاشیه. یا با انگشت یا با گوش پاک کن !

و حالا کاری که من با این رنگ انگشتی ها کردم این بود که اومدم و یه سیب زمینی رو نصف کردم، روی یک نصفه اش یه پروانه با چاقو در آوردم و به کمک زهرا زدیم توی رنگ انگشتی و بعد زدیم روی کاغذ :

فعالیت سوم : پروانه خال خالی نمدی
ایده این فعالیت رو از خاله سارا یاد گرفتم. یه پروانه روی کاغذ کشیدم. روی بال هاش خال های درشت کشیدم و با چسب ماتیکی به کمک زهرا روی خال ها رو چسب زدم. بعد من از روی پارچه های نمدی چند تا دایره به رنگ های مختلف بریدم و دادم به زهرا که بچسبونه روی بال های پروانه. نتیجه این شد:

بعدش هم برای خوشگل تر شدن ماجرا، یه چسب تزیینی نقره ای رو تیکه تیکه کردم دادم دست زهرا تا به سلیقه خودش بال های پروانه رو تزیین کنه :

فعالیت چهارم : آب بازی توی سینک موقع آشپزی مامان
به دلیل علاقه خیلی زیاد زهرا به آب بازی، این فعالیت رو مامان خود خودش اختراع کرد! یه صندلی گذاشت جلوی سینک، توی سینک رو یذره آب ریخت، یه مقدار خوبی ملاقه و کفگیر داد دست زهرا و خودش با خیال راحت مشغول آشپزی شد!

فعالیت پنجم : گل بازی
سر یکی از کلاس های مادر و کودک، خاله ستاره به بچه ها مقداری گل داد تا بازی کنن. منم دیدم زهرا به گل ها علاقه من شده، آخر کلاس گل اش رو برداشتم آوردم تا بازم باهاش بازی کنیم. 
چند روز بعد یه سفره انداختم، گل رو دادم دست زهرا و خودم هم با یذره از گل چند تا توپ درست کردم. چند تا رشته سوپی رو آوردم و با هم رشته ها رو کردیم توی گل ها! خیلی خوش گذشت!


بعدشم با رنگ انگشتی و گل های توپ توپی شده کلی نقاشی کشیدیم:



  • مادر زهرا

نظرات  (۱)

سلام مامان مریم
خوبی؟
میدونی یه نکته ای که توجهم رو جلب میکنه موقع نوشتن این بازیا چیه؟!
تفاوت بچه ها با همدیگه و خصوصا دخترها و پسرها.
محمدمهدی با تقریب خوبی هیچ کدوم از این بازیها رو علاقه ای نشون نمیده! یعنی اصلا بازی یه چیز دیگه از توش در میاد که عمدتا هم من اجازه ی دخالت ندارم و فقط باید بشینم و نگاه کنم آقا پسر چیکار میکنه. یعنی آرزو به دلم مونده برای یه بازی درست و حسابی که مثل بچه ی آدم و بی دردسر بشینیم و انجامش بدیم :دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی